آزار عاطفی چیه و چرا اینقدر دیر شناخته میشه؟
خیلی وقتا یه سری از مراجعین با یه حس مبهم میان به جلسه مشاوره. میگن نه کتک خوردم، نه توهین شنیدم، نه خیانت دیدم ولی فقط حس خیلی بدی توی رابطه دارم و حس میکنم یه چیزی این وسط درست نیست. این «یه چیز» توی خیلی از موارد همون آزار عاطفیه؛ آسیبی که دیده نمیشه، ولی آرومآروم آدم رو خسته، بیانرژی و بیاعتمادبهنفس میکنه.
آزار عاطفی دقیقاً یعنی چی؟
اگه بخوایم ساده و خودمونی بگیم، آزار عاطفی یعنی رفتاری که باعث میشه توی رابطه، احساس امنیت روانی نداشته باشی. یعنی مدام حواست به حرفزدنت باشه، احساساتت رو سرکوب کنی، یا از ترس واکنش طرف مقابل، خودت رو مدام جمع و جور کنی!
آزار عاطفی معمولاً با داد و فریاد شروع نمیشه. با جملههای ظاهراً معمولی میاد و کمکم تبدیل به یه الگوی ثابت میشه.
بعضی از مراجعین میگن: «من اول فکر میکردم دارم سازگار میشم، بعد فهمیدم دارم حذف میشم!»
چرا تشخیص آزار عاطفی اینقدر سخته؟
یکی از دلایل مهمش اینه که آزار عاطفی خیلی وقتها عادی به نظر میرسه. خیلی از رفتارها با بهانه هایی مثل دلسوزی، شوخی یا حتی غیرت توجیه میشن. به خصوص توی فرهنگ ما تحمل کردن و حرف نزدن یه ارزش حساب میشه و ممکنه اگه شما حرفی بزنید، دیگران به جای فرد آزارگر شما رو محکوم کنن، تاجایی که به خودتون شک کنید. مثلا ممکنه بهتون بگن:
«نه اون نیتش خوبه، فقط لحنش بده، تو اشتباه میکنی»
«توام زیادی حساسی، وگرنه اون که چیزی نگفت»
«همه زندگیا مشکل دارن، تو هم خیلی سخت میگیری»
آزار عاطفی با دعوای معمولی چه فرقی داره؟
همهی رابطهها اختلاف دارن. حتی بحث و دلخوری. اما فرق دعوای سالم با آزار عاطفی توی تکرار و شدتشه.
فرق دعوای سالم و آزار عاطفی:
تو دعوای سالم:
هر دو نفر حرف میزنن
هر دو نفر مسئولیت دارن
بعدش فضا ترمیم میشه
تو آزار عاطفی:
فقط یه نفر همیشه توضیح میده
یه نفره که همیشه طلبکاره
و یه نفره که همیشه احساس گناه میکنه
نشانههای آزار عاطفی که تو جلسات درمانی زیاد دیده میشه:
۱. تحقیرهای ریز و بهظاهر بیاهمیت
تحقیر همیشه مستقیم نیست. گاهی توی شوخی، گاهی مقایسه کردنه و گاهی لحن نامناسبه. ولی وقتی تکرار میشه، و ادامه دار میشه، اثراتش به مراتب عمیق تره. این تحقیر به خصوص زمانی خطرناک میشه که مراجع به تواناییهاش شک کنه! مثلا طرف ممکنه بگه:
«تو از این چیزا سر درنمیاری، الکی تلاش نکن!»
«ببین فلانی همسن توئه، هم زن داره، هم بچه، هم درآمد آنچنانی»
به قول یکی از مراجعین که میگفت: احساس میکردم توی این رابطه دارم آروم آروم دارم روزی یه میلیمتر کم میشم، تا اینکه حس کردم دیگه واقعا تموم شدم!
۲. احساس گناه دائمی
گاهی اوقات آزار عاطفی با احساس گناه دادن شروع میشه. ممکنه مثلا تو رو برای اینکه حس بدی داشتی تنبیهت کنن و طوری بهت احساس گناه بدن که انگار اصلا حق ناراحت شدن نداشتی! ممکنه هربار که از رفتارشون ناراحت میشی طوری نشون بدن که انگار تو مقصری که ناراحت شدی!
۳. کنترل به اسم نگرانی
کنترل کردن می تونه خیلی پیچیده باشه، طوری که اصلا حسش هم نکنی. کنترلگری خیلی وقتها آروم و منطقی رخ میده و تو متوجهش نمی شی فقط تنها حسی که داری اینه که بیش از حد محدود شدی!
مثلا ممکنه بهت بگن: «این دوستات به دردت نمیخورن» یا که بگه «این لباس مناسب تو نیست» و خلاصه کاری کنه که برای هر کار کوچیکی مجبور بشی ازش اجازه بگیری و یا نظرشو بخوای.
به قول یکی از اساتید که میگفت: کنترل کردن همون جایی اتفاق میوفته که تو کم کم انتخابهات کم میشن، بدون اینکه بفهمی!
۴. سکوت به عنوان تنبیه
یکی از آزاردهندهترین الگوها اینه که بعد از اینکه حرفت رو میزنی، طرف مقابل باهات قهر میکنه یا باهات خیلی سرد میشه. این سکوت باعث میشه فرد یاد بگیره احساساتش خطرناکه و باید سرکوبش کنه! پژوهش ها نشون دادن یکی از پرآسیب ترین رفتارها استفاده از سکوت به عنوان تنبیهه. این کار اثرات روانی خیلی بدی روی افراد میزاره.
۵. شک کردن به خود
گاهی اوقات یه جوری این اتفاق میوفته که تو به خودت شک میکنی و از خودت میپرسی: «نکنه اشتباه فهمیدم؟»
مثلا ممکن بهت بگن:
«من اصلا همچین حرفی نزدم»
«تو خیلی داری بزرگش میکنی، یه اتفاق خیلی کوچیک بود»
«خیلی داری بچه بازی درمیاری، اصن چیزی نشده که انقدر واکنش نشون میدی!»
اثر آزار عاطفی روی روان چیه؟
وقتی آزار روانی ادامهدار میشه، اثرش فقط تو رابطه نیست.کمکم کل سبک زندگی تحت تأثیر قرار میگیره.
آزار روانی میتونه این پیامدها رو داشته باشه:
اضطراب مداوم
خستگی روانی
افت عزتنفس
وابستگی عاطفی
تجربه اتاق درمان میگه که، بعضی از مراجعینی که مدام تحت آزار روانی بودن حتی نمیدونن چی دوست دارن، چون سالها فقط خودشونو نادیده گرفتن! بعضیای دیگه ممکنه توی کوچیک ترین مسائل هم به دیگران وابسته بشن، چون تحت آزار عاطفی به طور کامل اعتماد به نفسشون رو از دست دادن.
آزار عاطفی در روابط مختلف:
آزار عاطفی در ازدواج
ازدواج، بهخاطر پیوند عاطفی و اجتماعی عمیقتر، میتونه بستر قویتری برای آزار عاطفی باشه و آزارهای عاطفی در رابطه زوجی، زخم های عمیق تری رو به فرد (نسبت به سایر روابط) ایجاد کنه.
توی جلسات زوجدرمانی، الگوهایی مثل این زیاد دیده میشه:
نادیده گرفتن احساسات طرف مقابل
تصمیمگیری یکطرفه
برچسب زدن موقع اختلاف
نمونهها:
«تو کلا عرضه تصمیم گرفتن نداری»
«اگه من نباشم، تو هیچی نیستی!»
آزار عاطفی در دوران نامزدی و آشنایی:
خیلیا فکر میکنن آزار عاطفی فقط مال بعد از ازدواجه. درحالیکه اتفاقاً توی دوره آشنایی (اگه خیلی کوتاه نباشه)، نشونههایی هست، ولی جدی گرفته نمیشه.
چرا جدی گرفته نمیشه؟ چون هیجانات مثبت توی دوران نامزدی و اوایل آشنایی خیلی زیاده و این هیجانات مثبت ممکنه باعث بشه خیلی از نشانه های منفی دیده نشن!
نشونههای رایج آزار عاطفی توی دوران آشنایی:
کنترل ارتباط با دوستان
قهرهای طولانی برای «تنبیه»
کوچیک شمردن نظر طرف مقابل
خیلی از مراجعها بعد از عقد میگن: «همون موقعها هم این رفتارها بود، ولی فکر میکردم درست میشه.»
آزار عاطفی در خانواده (پدر، مادر، فرزند)
آزار عاطفی فقط محدود به رابطه عاشقانه نیست.
خیلی وقتها ریشهاش از خانواده شروع میشه.
والدی که:
«مدام مقایسه میکنه»
«احساسات فرزند رو بیارزش میکنه»
«فقط موفقیت رو میبینه، نه تلاش های فرزند رو»
مثلا ممکنه بگن:
«ببین بچه مردمو! فلانی دکتر شد، تو هنوز اندرخم یه کوچه ای!»
تجربه بالینی نشون داده که بعضی از مراجعین تازه تو بزرگسالی میفهمن صدای منتقد توی ذهنشون، صدای یکی از والدینشونه که از بچگی داشته اونا رو سرزنش میکرده! اگه دوست دارید در مورد نشانه ها و درمان آزار عاطفی و کنترلگری توی خانواده بدونید، حتما این مقاله رو بخونید.
آزار عاطفی چه فرقی با سختگیری یا تربیت داره؟
سختگیری یا قانونگذاری، هدفش رشد کردنه.
آزار عاطفی، هدفش کنترل یا کوچک کردن طرف مقابله.
تفاوت اصلی اینجاست که: سختگیری همراه با توضیح و احترامه ولی آزار همراه با تحقیر و ترسه!
«جایی که عزتنفس زخمی میشه، دیگه اسمش تربیت نیست و آزار عاطفیه.» پس این نکته کلیدی رو یادتون باشه تا تفاوت سخت گیری برای رشد و آزار عاطفی رو خیلی راحت بتونید تشخیص بدید.
اثرات بلندمدت آزار عاطفی
آزار عاطفی اثرات تدریجی و بلند مدتی داره و ممکنه توی بلند مدت خودشو نشون بده مثل:
اضطراب مزمن
فرسودگی روانی
مشکل در تصمیمگیری
مشکل در «نه گفتن»
«بعضی مراجعها میپرسن من چرا اینقدر همیشه دودلم؟ جوابش اینه که اونها سالها حرف هاشون بی اعتبار شده.»
از کجا بفهمم دارم آزار عاطفی رو تجربه میکنم؟
این سؤال خیلی مهمیه. چند نشونه کلیدی وجود داره که توی اکثر تجربهها تکرار میشه. اگه:
1. احساساتت جدی گرفته نمیشه و مدام بی اعتبار میشه
2. مدام به خودت شک میکنی و همش میگی نکنه من اشتباه میکنم!
3. از ترس دعوا و اعصاب خوردی، مدام خودتو سانسور میکنی!
4. بعد از هر جر و بحث، همیشه احساس گناه میکنی و به خودت میگی کاش حرفمو نمی زدم!
احتمالش بالاست که داری آزار عاطفی رو تجربه میکنی.
«احساس امنیت روانی، مهم ترین معیار سلامت یه رابطهست.»
چطور با آزار عاطفی برخورد کنیم؟
گام اول: تجربه ات رو کوچیک نکن!
اولین و مهمترین قدم اینه که تشخیص بدی رفتاری که دیگری باهات داره، اسمش آزار عاطفیه! وقتی بدونی چیزی که داری تجربه میکنی آزار عاطفیه، ذهن از حالت سردرگمی درمیاد و میره به سمت تصمیمگیری.
برخورد سالم با آزار عاطفی، از تغییر طرف مقابل شروع نمیشه و از خودت شروع میشه پس از آگاه شدن خودت شروع میشه. پس مرحله اول اینه که نباید تجربهات رو کوچیک کنی!
خیلی از افراد سالها توی این جمله گیر میکنن:
«خب حالا منو نمیزنه که!». در حالیکه آزار عاطفی فقط کتک زدن نیست.
گام دوم: احساساتت رو انکار نکن!
مرحله دوم مقابله با آزار عاطفی اینه که باید احساساتت رو معتبر بدونی. یکی از آسیبهای آزار عاطفی اینه که کمکم به احساسات خودت شک میکنی! ولی احساساتت، حتی اگه دلیلشون رو ندونی، واقعیان و باید بهشون اعتماد کنی. در اصل این احساسات دارن میگن که یه جای کار مشکل داره و باید کاری براش بکنی.
گام سوم: مرزبندی کن!
مرز یعنی بدونی چی برات قابل قبوله، چی نیست و خط قرمزت که دیگران نباید ازش عبور کنن چیه. نکته مهم اینه که باید بتونی این رو شفاف به طرف مقابل بگی.
مثلاً:
«با این لحن باهام حرف نزن.»
«قهر طولانی برای من قابل قبول نیست.»
«کنترل کردن به اسم نگرانی برام قابل پذیرش نیست.»
خیلی از افرادی که مرز های ضعیفی دارن، مرزبندی رو با دعوا کردن یکی می دونن. درحالی که مرزبندی دعوا نیست؛ مرز بندی در اصل شفافسازی این موضوعه که چه چیزهایی تو رو ناراحت میکنه و طرف مقابل نباید انجام بده.
اگه دوست دارید در مورد نحوه صحیح مرزبندی و انواع مرزبندی بیشتر بدونید حتما این مقاله رو بخونید.
سوال: اگه مرز گذاشتم ولی تغییری نکرد چی؟
این سؤال، سوال مهمیه.
اگه بارها مرز گفتی، توضیح دادی، و باز هم همون الگو تکرار شد، اینجاس که رابطه به نقطه حساسی رسیده و حتما باید یه فکری براش بکنی و اولین تصمیم اینه که از یه روان شناس کمک بگیری. و باید یه چیز خیلی مهم رو بپذیری:
رابطه سالم با یک نفر ساخته نمیشه. پس بهتره که یه جلسه مشاوره دو نفری بگیرید.
گام چهارم: از روانشناس کمک بگیر
یکی از کارهای مهم که توی این شرایط لازمه انجام بدی اینه که بدونی همونطور که جسمت مریض میشه و نیاز میشه که به پزشک مراجعه کنی، وقتی روانت یا رابطه ات هم آسیب میبینه نیازه که به روانشناس مراجعه کنی و درمان بگیری.
سوال: نقش مشاور در مواجهه با آزار عاطفی چیه؟
مشاور یا روانشناس قرار نیست بهجای تو تصمیم بگیره. مثل کسی که یه دوربین دستشه و داره مسیر رو بهت نشون میده، قراره کمک کنه که : الگوها رو ببینی، صدای خودت رو دوباره بشنوی، از احساساتت دفاع کنی و تصمیم آگاهانه بگیری. سوالی که ممکنه پیش بیاد اینه که چه زمانی کمک ضروریه؟
زمانی کمک ضروریه که: عزتنفست افت کرده و آسیب دیده، دچار اضطراب یا بیخوابی شدی، حال خوبی توی رابطه نداری، تصمیمگیری برات سخت شده، کمک حرفهای دیگه گرفتن برات یه انتخاب نیست بلکه یک ضرورته!
«وقتی رابطه باعث مریض شدن جسم و روانت میشه، نیاز به درمان داری، نه تحمل.»
رزرو نوبت از کلینیک ژیوان:
اگه احساس میکنی توی رابطه یا خانوادهات با آزار عاطفی روبهرو هستی و دوست داری با یه متخصص حرف بزنی،
توی کلینیک آنلاین ژیوان کنار تو هستیم. توی کلینیک ژیوان میتونی بدون قضاوت حرف بزنی، الگوهای مشکل زا رو بفهمی، و قدمبهقدم، به سمت امنیت روانی برگردی.
پس اگه نیاز به مشاوره در زمینه آزار عاطفی داشتی، این فرم رو پرکن و همکاران ما در اسرع وقت با شما تماس میگیرن و شما رو در این زمینه راهنمایی میکنن. روزمه روان شناس های کلینیک ژیوان رو هم میتونی از این قسمت ببینی.